جدول جو
جدول جو

معنی زخ زدن - جستجوی لغت در جدول جو

زخ زدن(چِ چَ زَ دَ)
آواز و نالۀ حزین کردن. زاری نمودن. زار زدن. ناله سر دادن. رجوع به زخ شود.
- زخ زنان، در حال زاری و ناله. در حال زخ زدن و زاری کردن:
زنان زخ زنان، بانگ و زاری کنان
کنان موی مشکین و مویه کنان.
اسدی
لغت نامه دهخدا
زخ زدن
ناله و زاری نمودن
تصویری از زخ زدن
تصویر زخ زدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زنخ زدن
تصویر زنخ زدن
کنایه از سخن بیهوده گفتن، بیهوده حرف زدن، چانه زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زخم زدن
تصویر زخم زدن
به کسی زخم و جراحت وارد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زه زدن
تصویر زه زدن
از پا درآمدن به سبب ناتوانی و خستگی، زیر بار ماندن
از زیر بار در رفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زخم زدن
تصویر زخم زدن
آنکه جراحت وارد کند جارح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زل زدن
تصویر زل زدن
خیره نگریستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زه زدن
تصویر زه زدن
از میدان در رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنخ زدن
تصویر زنخ زدن
افسانه سرایی کردن، سخن بیهوده گفتن، لاف زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یخ زدن
تصویر یخ زدن
یخ بستن منجمد شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زه زدن
تصویر زه زدن
((زِ. زَ دَ))
از پا درآمدن، از میدان به در رفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زخم زدن
تصویر زخم زدن
((~. زَ دَ))
جراحت وارد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زنخ زدن
تصویر زنخ زدن
((~. زَ دَ))
سخن بیهوده گفتن، چانه زدن، سرزنش کردن، طعنه زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یخ زدن
تصویر یخ زدن
انجماد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زل زدن
تصویر زل زدن
Stare
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زخم زدن
تصویر زخم زدن
Wound
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از یخ زدن
تصویر یخ زدن
Frost, Ice
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از یخ زدن
تصویر یخ زدن
замерзать , замораживать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زل زدن
تصویر زل زدن
olhar fixo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از یخ زدن
تصویر یخ زدن
bevriezen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زخم زدن
تصویر زخم زدن
伤害
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زل زدن
تصویر زل زدن
凝视
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از یخ زدن
تصویر یخ زدن
замерзати , заморожувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زخم زدن
تصویر زخم زدن
zranić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زل زدن
تصویر زل زدن
wpatrywanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از یخ زدن
تصویر یخ زدن
congelar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زل زدن
تصویر زل زدن
пильний погляд
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زخم زدن
تصویر زخم زدن
поранити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از یخ زدن
تصویر یخ زدن
zamarzać, zamrażać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زل زدن
تصویر زل زدن
Starren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زخم زدن
تصویر زخم زدن
verletzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از یخ زدن
تصویر یخ زدن
helar, congelar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زل زدن
تصویر زل زدن
пристальный взгляд
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زخم زدن
تصویر زخم زدن
ранить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زخم زدن
تصویر زخم زدن
ferir
دیکشنری فارسی به پرتغالی